از این خیابونا هر وقت رد میشم دیونه تر میشم بی حدو اندازه
باور کن این روزا هرچی که میبینم فکر منو داره یاد تو میندازه
هرچی که میبینم فکر منو داره یاد تو میندازه
***
از این خیابونا حیرون و سرگردون هر روز رد میشم
فکر می کنم کم کم دیونه بازی رو دارم بلد میشم
فکر می کنم کم کم
***
انگار قدمام به این خیابونا وقتی که تو نیستی بدجوری وابستست
انقدر که با فکرت قدم زدم اینجا حتی خیابونم از قدمام خستست
از قدمام خستست
***
تو این پیاده رو , بین همین مردم با اشتباه اما خیلی تو رو دیدم
اینکه چرا نیستی من این سوال رو از هر کس که می دیدم صد بار پرسیدم
وقتی حواستو درگیر رفتن بود بیهوده جنگیدم
تو از همون اول منو نمیخواستی من دیر فهمیدم
***
انگار قدمام به این خیابونا وقتی که تو نیستی بدجوری وابستست
انقدر که با فکرت قدم زدم اینجا حتی خیابونم از قدمام خستست